شعری از کتاب فارسی کلاس چهارم سال 1344
سلام
مدرسه و خاطرات زیبا و فراموش نشدنی مدرسه . مدرسه و دوستان صمیمی .
چند کتاب درسی از سال های 1345 و 1344 در اختیار دارم و با این که
این کتاب قبل از ورود من دبستان تدریس می شده از
خوندن و حتی نگاه کردن به این کتاب ها لذت می برم . یکی از شعرهای بسیار
زیبای کتاب فارسی کلاس چهارم سال 1344 سروده ی شیخ احمد کرمانی است .
این شعر حماسی در باره ی ایران و زیبایی های سرتاسر ایران است که حس
وطن دوستی دانش آموز را برمی انگیزد.
با هم این شعر زیبا را می خوانیم :
ایران
خوشا مرز ایران عنبر نسیم که خاکش گرامی تر از زرّ و سیم
هوایش موافق به هر آدمی زمینش سراسر پر از خرمی
گر از فارس گویی بهشتی خوشست همه مرز آن خرم و دلکش است
به یک سوی اهواز مینو سرشت که سبز است و خرم چو باغ بهشت
گر از ملک کرمان سرایم رواست که هندوستانی خوش آب و هواست
خراسان ز چین و ختن خوشتر است که خاکش به مانند مشک تر است
صفاهان چنو در جهان شهر نیست نداند کَسَش کز خرد بهر نیست
عروس جهان است ملک اراک که سرتاسرش مشکبیز است خاک
هم از عهد جمشید و کاووس کِی نبودست ملکی به خوبی چو رِی
گر آیی سوی رشت و مازندران پر از سبزه بینی کران تا کران
همه بوستانش سراسر گل است به باغ اندرون لاله و سنبل است
شیخ احمد کرمانی
من آن غریبه ی دیروز ، آشنای امروز و فراموش شده ی فردایم . در آشنایی امروز مطالبی می نویسم و عکس هایی قرار می دهم تا در فراموشی فردا یادم کنید .